مفهوم تعادل در طراحی گرافیک + آموزش
آیا تا به حال به این فکر کردهاید که واقعاً تفاوت کار یک طراح گرافیک حرفهای با یک طراح تازهکار چیست؟ شاید برایتان پیش آمده باشد که یک کار مبتدی را با یک اثر سطح بالاتر مقایسه کنید و به این فکر کنید که تفاوت این دو دقیقاً در چیست؟ خب تکنیکها و اصول متنوعی در دنیای گرافیک وجود دارند که توجه به آنها در کارهای گرافیکی میتواند خورجی نهایی را چندین برابر حرفهایتر کند. یکی از مهمترین این اصول، مفهوم تعادل در طراحی گرافیک است. اگر شما هم مایلاید با یادگیری انواع تعادل، آثار جذابتری داشته باشید، در ادامه همراه ما باشید.
در این صفحه میخوانید:
منظور از تعادل در طراحی گرافیک چیست؟
تعادل به طور کلی به معنای بالانس بودن است. مثلاً در مورد دو کفه یک ترازو، زمانی میگوییم تعالد برقرار است که دو کفه در یک سطح باشند (یعنی وزن اجسامی که داخل دو کفه است، با هم برابر باشد).
خب در طراحی گرافیک هم منظور از تعادل همین است. یعنی باید عناصر را در یک نظم مشخص و به صورت متعادل در طرح خود پخش کنیم. در این صورت است که اثر ما تبدیل به یک طرح کامل، منجسم و چشمنواز خواهد شد.
دقت کنید که برای دستیابی به تعادل، باید ترکیب عناصر را به صورت عمودی، افقی، مورب و همینطور نسبت به بکگراند، در حالت تعادل نگه داریم.
از بزرگترین معایب نبود تعادل در طراحی گرافیک این است که بیننده نمیداند باید دقیقاً کجا را نگاه کنند. به همین خاطر هم مثلاً اگر یک کربع در قسمتی از کارتان دارید که میخواهید مرکز توجه باشد، در این امر موفق نخواهید بود. به عبارتی دیگر، با حفظ تعادل در آثار هنری، میتوانید توجه و نگاه بیننده را دقیقاً در همان مسیری که میخواهید هدایت کنید.
کدام عناصر در طراحی گرافیک باید با یکدیگر در تعادل باشند؟
در جواب این سؤال در یک کلام میتوانیم بگوییم همه چیزهایی که در طرحتان دارید! اما جواب دقیقتر آن این است که بگوییم اگر هر یک از موارد زیر را در کارتان دارید، باید آن را در تعادل کارتان هم دخیل کنید:
- آبجکتها (یا همان عناصر)
- رنگها (از لحاظ خود رنگ، میزان غلظت و میزان شفافیت)
- تکسچرها (مثلاً تکسچر صاف و ملایم، در مقابل تکسچر به ظاهر زمخت و زبر قرار دارد)
- فضا (فضاهای خالی در مقابل فضاهای پر)
وزن بصری چیست؟
قبل از آن که به روشهای حفظ تعادل در طراحی گرافیک بپردازیم، باید در مورد مفهومی تحت عنوان “وزن بصری” صحبت کنیم.
تصور کنید ساختمانی به یک سمت خم شده است. خب این ساختمان هم نازیباست و هم احساس نظم و ثبات را منتقل نمیکند. همین مفهوم در مورد طرحهای گرافیکی هم صادقاند.
این طبیعت انسان است که ناخودآگاه به دنبال پیدا کردن تعادل و ثبات است. مثلاً وقتی یک رنگ تیره را کنار یک رنگ روشن میگذارید، آن عنصر تیرهرنگ به طور طبیعی سنگینتر از بخش روشن محسوب میشود.
لازم است تأکید کنیم که حفظ تعادل در طراحی گرافیک مغایرتی داشتن نکته کانونی یا کنتراست ندارد. بلکه نکته اینجاست که در عین این که مثلاً یک نکته مرکزی دارید، تعادل را هم حفظ کنید.
چطور تعادل را در طرحمان حفظ کنیم؟
حالا میرسیم به اصل مطلب، یعنی راههای برقراری تعادل در طراحی گرافیک. برای این که تعادل را چاشنی کارتان کنید، ۵ روش دارید. این ۵ مورد در واقع انواع تعادل هستند. بنابراین میتوانید یکی یا چندتا از آنها را در کارتان رعایت کنید.
۵ نوع تعادل عبارتاند از:
- متقارن
- نامتقارن
- شعاعی
- موزاییکی
- ناسازگاری
در ادامه با هر یک از مفاهیم بیشتر آشنا میشویم.
۱/ تعادل متقارن
در تعادل متقارن، وزن بصری به طور مساوری در تمام کار توزیع میشود. برای رعایت این نوع تعادل، میتوانید یک خط فرضی مستقیم از وسط طرح بکشید و تعادل را دو طرف این خط برقرار کنید. این نوع تعادل، بهترین کار برای ایجاد احساس نظم در کار است.
در تصویر زیر یک مثال ساده از تعادل متقارن را میبینید. در این کار سمت راست و چپ کار کاملاً هموزن به نظر میرسند.
حالا تصویر بالا را با نمونه زیر مقایسه کنید. به نظرتان سمت راست تصویر سنگینتر به نطر نمیرسد؟
هر چند که تعادل متقارن یکی از محبوبترین انواع تعادل در طراحی گرافیک است؛ اما یادتان باشد که در هر کاری جواب نمیدهد. مثلاً گاهی اوقات که به یک مرکز توجه اساسی نیاز دارید، بهتر است به سراغ انواع دیگر تعادل بروید.
۲/ تعادل نامتقارن
جالب است بدانید تعادل به این معنی نیست که همه چیز با هم متقارن باشند؛ بلکه گاهی نامتقارن بودن هم یک نوع تعادل محسوب میشود. چگونه؟
فرض کنید در دو کفه ترازویتان دو جسم یکسان دارید و این دو کفه در یک راستا قرار گرفتهاند. خب این یک نوع تعادل است. میتوانید به جای این کار، روی هر یک از کفههای ترازو اجسامی با وزنهای مختلف قرار دهید. روی کفه دیگر هم اجسامی کاملاً متفاوت قرار دهید؛ اما مجموع وزن این اجسام با کفه دیگر برابر باشند. قطعاً این هم روشی برای برقراری تعادل است.
نامتقارن بودن عناصر در یک طرح گرافیکی میتواند حس حرکت و پویایی را برای مخاطب تداعی کند. تنها نکته در این نوع تعادل این است که عناصر را طوری تقسیم کنید که یک طرف کار حس سنگینی نداشته باشد.
مثلاً میتوانید چندین عنصر کوچک داشته باشید که یک عنصر بزرگ را متعادل کردهاند. یا عناصر ریز و درشتی که به صورت نامقارن (اما متعادل) در کار پخش شدهاند.
در تصویر زیر نمونهای از تعادل نامتقارن را میبینید. این طرح پر از عناصر است؛ اما توجه مخاطب به سمت نوشته وسط متن جلب میشود. این یعنی از تعادل نامتقارن برای ساخت مرکز توجه کمک گرفته شده است.
۳/ تعادل شعاعی
در تعادل شعاعی، به جای این که یک خط عمودی یا افقی را به عنوان مرکز تقارن در نظر بگیریم، سعی میکنیم این تقارن را در کل کار داشته باشیم.
در تعادل شعاعی اکثراً وسط تصویر را به عنوان مرکز تعادل در نظر میگیریم و باقی عناصر را طوری میچینیم که نسبت به مرکز متعادل باشند؛ مثل دانههای برفی که در سرتاسر تصویر به طور متوازن پخش میشوند. در این صورت آن نقطه مرکزی، تبدیل به مرکز توجه مخاطب خواهد شد.
۴/ تعادل کریستالوگرافیک
در روش کریستالوگرافیک، تعادل در طراحی گرافیک را مثل شکل یک کریستال میچینیم. در کریستال یک مولکول یکسان دائماً تکرار میشود. پس ما هم در طرحمان میتوانیم یک عنصر یکسان را در جاهای مختلف تکرار کنیم.
روش تعادل کریستالوگرافیک بیشتر زمانی استفاده میشود که میخواهیم حس شلوغی و پویایی زیاد را به مخاطب القا کنیم.
۵/ تعادل ناسازگاری (یا Off-Balance)
گاهی اوقات میخواهیم کارمان را طوری طراحی کنیم که فکر بیننده را بیشتر درگیر کند. در چنین مواقعی میتوانیم از تعادل ناسازگاری استفاده کنیم.
در تعادل ناسازگاری، تمام کار را متعادل طراحی میکنیم غیر از یک بخش. ینی آن یک بخش با قسمتهای دیگر ناسازگار است.
مثال خوب این نوع تعادل در طراحی گرافیک، تایپوگرافیکها هستند. گاهی در تایپوگرافی یک کلمه خاص را بزرگتر از کلمات دیگر در نظر میگیریم.
۶ روش دیگر برای حفظ تعادل در طراحی گرافیک
تا اینجای کار با انواع تعادل و این که چگونه باید از آنها استفاده کنید آشنا شدید. اما بد نیست بدانید که غیر از ۵ روش بالا، ۶ راه دیگر هم برای رعایت تعادل در طراحی گرافیک وجود دارد. این ۶ روش شامل موارد زیر هستند.
۱. رنگ
بالاتر هم اشاره کردیم که معمولاً نواحی پررنگتر، به نظر سنگینتر میآیند. پس اگر احساس کردید طرحتان تعادل است، شاید اگر کمی از رنگهای خنثی (یا در مقابل از رنگهای زنده و پررنگ) استفاده کنید، تعادل به کارتان برگردد.
به عبارت دیگر سعی کنید با بازی با رنگها، تعادل وزن بصری را در کارتان پیاده کنید. برای مثال وزن رنگ قرمز بیشتر از رنگ طوسی است. بنابراین مربع کوچک قرمز توانسته با مربع بزرگ طوسی هموزن شود. اما مربع کوچک طوسی با مربع همرنگ خودش که بزرگتر است، هموزن نیست.
۲.شکلها
نوع و اندازه اشکال هم وزن بصری دارند. بنابراین میتوانید فقط با تغییر اندازه یا تغییر نوع اشکالی که در کارتان دارید، تعادل را در طرحتان حفظ کنید.
۳.الگو
الگو یا پترن، به معنی تکرار یک عنصر در یک چیدمان منظم است. این روش شبیه به تعادل کریستالوگرافیک است؛ اما در این روش عناصر عیناً و بدون تغییر اندازه و شکل (و به صورت الگوهای منظم) تکرار میشوند.
۴.ایجاد حرکت
اگر در یک طرح، یک طرف وزن بیشتری دارد، استفاده از خطوط و لبهها در سمت خالیتر، میتواند فضا را طوری پر کند که کار متعادل شود.
۵.تراز کردن و برجستهسازی
در مفهوم تعادل در طراحی گرافیک، اگر مانند شکل شماره ۱ مستطیلی را رسم کنیم و یک سری خطوط را هم روی آن بکشیم و در آخر نقطهای را در مرکز قرار بدهیم، تعادل کاملاً برقرار است. البته به جای نقطه هر عنصر دیگری را هم میتوانیم قرار دهیم.
حال اگر مانند شکل ۲، نقطه را از مرکز تصویر دور کنیم و به اطراف نزدیک کنیم، به این حالت تراز کردن و برجستهسازی میگویند. این روش زمانی استفاده میشود که میخواهیم توجه مخاطب را به آن نقطه دور از مرکز جلب کنیم.
اما دقت کنید که اگر این نقطه مانند شکل ۳ در جایی نزدیک به مرکز قرار دهید، در کارتان خبری از تعادل نخواهد بود. به علاوه این کار باعث ایجاد ابهام میشود. بنابراین یا نکته را مرکز قرار دهید یا آن را کاملاً از مرکز دور کنید.
۶.کشش گروهی
کشش گروهی به این معنی است که اشکال همشکل در یک جبهه قرار میدهند. مثلاً در تصویر زیر میبینید که متنها در یک گوشه و اشکال در گوشه دیگر قرار گرفتهاند تا تعادل کماکان حفظ شود.
شما هم امتحان کنید…
حالا که با مفهوم تعادل در طراحی گرافیک آشنا شدید و انواع آن را میشناسید، سعی کنید از این به بعد در کارهایتان از یکی از انواع ان استفاده کنید. اگر بارهای اول این کار به نظرتان خیلی سخت میآید، کافیست چند بار آن را تمرین کنید. در آیندهای نزدیک حفظ تعادل در طرحهایتان برایتان مثل آب خوردن میشود.
اگر در کنار شناخت مفاهیمی مثل تعادل، مایلاید که مهارت بیشتری در نرمافزارهای گرافیکی داشته باشید، میتوانید با دورههای جامع خانه فتوشاپ همراه شوید.
به عنوان مثال دو دوره آموزش جامع فتوشاپ و آموزش جامع ایلوستریتور از دورههای این مجموعه هستند. در هر دوره برنامه مد نظر از صفر تا صد و به صورت کاملآً پروژه محور آموزش داده میشود.
درباره پریسا فرزانفر
از وقتی یادم میاد همیشه بخشی از وجودم به سمت هنر کشیده میشد. نقاشی اتفاق قشنگیه که تجربش کردم و حالا هم سعی دارم دنیایی از هنر گرافیک رو با شما سهیم بشم.
نوشته های بیشتر از پریسا فرزانفر
دیدگاهتان را بنویسید