۱۰ سؤال مهم که باید قبل از شروع طراحی از مشتری بپرسید

اگر طراحی هستید که با مشتری سر و کار دارید، احتمالاً برایتان پیش آمده که قبل از شروع طراحی نتوانید ارتباط درست و واضحی با مشتری برقرار کنید. یا بعد از گفت و گو با مشتری باز هم مطمئن نباشید که آیا خواستۀ مشتری را دقیقاً درک کردهاید؟ به همین دلیل در این مطلب از وبسایت دریبلداتکام، کتی کوپر، که یک طراح حرفهای است سؤالاتی را با ما در میان میگذارد که همیشه قبل از شروع طراحی از مشتریانش میپرسد تا مطمئن شود که در مورد پروژه با مشتری به یک چشمانداز رسیدهاند.
هر چه بیشتر برای تحقیق و شناخت مشتری وقت صرف کنید، روند طراحی راحتتر میشود
قبل از شروع طراحی مهمترین کار کنکاش در مورد آن چیزی است که مشتری میخواهد. این پرس و جو تأثیر شگفتانگیزی در نتیجۀ پروژه دارد. هر چه بیشتر برای تحقیق و شناخت مشتری وقت صرف کنید، روند طراحی راحتتر میشود و هر دو طرف از نتیجۀ کار راضیتر خواهید بود. در این مرحله نباید پیش فرضی در مورد خواستۀ مشتری داشته باشید و نباید ایدههای خود را به او تحمیل کنید. در این مرحله فقط باید سؤال بپرسید و گوش دهید!
۱/ قبل از شروع طراحی در مورد برندتان توضیحات کلی بدهید
این سؤال میتواند پایه و اساس شناخت شما از مشتری و حیطۀ کاری او باشد. در جواب این سؤال مشتری باید در مورد خدمات یا محصولی که ارائه میدهد و همینطور در مورد اهداف و امتیازاتی که دارد، توضیح دهد.
۲/ خودتان و برندتان را در ۱، ۵ و ۲۰ سال آینده کجا میبینید؟
اینجا قرار است بدانید مشتری دنبال رسیدن به چه چیزی است. مثلاً شاید یک طراح فقط مایل به همکاری با برندهایی است که اهداف مشخص بلندمدت دارند. در واقع باید قبل از شروع طراحی بدانید مشتری چه برنامهای برای گسترش کارش دارد. با این کار میتوانید همکاری بهتر و چشماندازهای هماهنگتر داشته باشید تا پروژه را هم سو با آن پیش ببرید.
۳/ بزرگترین چالشی که در کارتان با آن رو به رو هستید چیست؟
طراحان علاوه بر این که سعی میکنند یک برند را زیباتر به مخاطب نشان دهند، به دنبال برطرف کردن بعضی مشکلات آن هم هستند. باید بدانید که چگونه میتوانید از طریق طراحی و ایدههای خلاقانه به مشتری کمک کنید. باید نقاط ضعف و قوت مشتری را بدانید. این کار باعث میشود راهحلهای کاربردیتری به ذهنتان برسد و علاوه بر این مشتری حس کند شما هم عضوی از تیم او هستید و اعتماد بیشتری به شما داشته باشد.
۴/ برند خود را با ۵ صفت توصیف کنید
اینجا میتوانید هویت برند مشتری را بهتر بشناسید. مثلاً این که برند لوکسی است یا اقتصادی؟ از این اطلاعات میتوانید برای تهیۀ مود برد (Mood board) خود استفاده کنید. (مود برد، مجموعۀ دیتاها و عناصری است که طراح آنها را کنار هم جمع میکند که از هر کدام از آنها در بخشهای مختلف پروژه استفاده کند. مثلاً یک تصویر، یک رنگ و …)
۵/ به دنبال حل کردن چه مشکلی هستید؟
این بخش مربوط به هستۀ کار مشتری است. شما باید مشکل را بفهمید تا بدانید چگونه آن را حل کنید. شاید جواب این سؤال را به نوعی در همۀ سؤالهای دیگر هم بشنوید. اما این مهم است که این سؤال را مستقیماً بپرسید تا مشتری دقیقتر به جواب آن فکر کند. مشتری هر روز ناخودآگاه با جواب این سؤال سر و کار دارد؛اما وقتی جدیتر به آن فکر کنند بهتر متوجه میشوند که مشکل واقعی چیست و چرا سعی در حل آن دارند.
۶/ کار شما چه امتیازات عملی و احساسی برای مشتریان دارد؟
جواب این سؤال در واقع آن چیزی است که کار این برند را منحصر به فرد میکند. علاوه بر این نقش مهمی در مشکلی که میخواهند آن را حل کنند و راه حل آن دارد. مثلاً آیا آنها به صرفهجویی در وقت کاربران خود کمک میکنند یا مثلاً کمتر شدن استرس آنها؟
۷/ چرا؟ چطور؟ چه چیزی؟
اینجا سؤال این است که چرا آنها صبح از رختخواب بلند میشوند تا کارشان را انجام دهند؟ چرا تلاش میکنند؟ در واقع میخواهید بدانید انگیزۀ آنها برای کارشان چیست؟ شما به عنوان یک طراح باید در تمام مسیر پروژه بپرسید چرا؟ این کار باعث میشود فکر مشتری بازتر شود و بیشتر به مخاطبان خود فکر کند.
۸/ مخاطب هدف شما کیست؟
بهتر است این سؤال را کلی نپرسید. چون ممکن است مشتری جواب دهد که همه میتوانند مخاطب کار او باشند. سؤال خود را طبقهبندی کنید. مثلاً آیا مخاطبان هدف آنها ورزشکاران هستند یا مشخصاً دوندهها؟ آیا آنها چندین مخاطب دارند؟ به کمک جواب این سؤال، میتوانید طراحی خود را دقیقاً هماهنگ با مخاطب برند انجام دهید. همینطور میتوانید بر طبق آمار، رفتارها، خواستهها و نیازهای مخاطب اصلی قدم بردارید.
شما طراحی خود را برای مخاطب هدف برند انجام میدهید؛ نه برای مدیر بازاریابی و نه برای هیچ کس دیگری. گاهی ممکن است ترجیحات شخصی مشتری با چیزی که مخاطب هدف برند او میخواهد متفاوت باشد.
۹/ نظرات مثبت و منفی مشتریان در مورد شما چیست؟
این یک نقطۀ شروع عالی برای توسعۀ برند است. باید بدانید نقاط قوت آنها چیست و مخاطب بیشتر به کدام بخش کار توجه میکند. بعد باید به این فکر کنید که چطور این بخشها را تقویت کنید. با این سؤال میتوانید مشکلات احتمالی و راهحل آنها را پیدا کنید.
اگر کار مشتری یک استارت آپ جدید است، میتوانید بپرسید “دوست دارید چه نظری در مورد شما داشته باشند؟”.
۱۰/ رقبای شما چه کسانی هستند؟ نقاط قوت آنها چیست؟ مزایای شما چیست؟
خیلی از ایدهها بکر و جدید نیستند. جواب این سؤال کمک میکند که بدانید چه چیزی برند مشتری را منحصر به فرد میکند و چگونه میتوانند از رقبای خود برتر باشند؟
نکات پایانی
این سؤالها در هر زمینه از طراحی میتواند کمک کند. چون که اول از همه باید کاری که قرار است انجام دهید کاملاً مشخص و روشن باشد تا به نتیجۀ درست برسید. با جواب این سؤالها میتوانید تصور کنید که این برند قرار است چطور به نظر برسد و احساس شود؟ اگر قبل از شروع طراحی فقط از مشتری بپرسید که مثلاً چه نوع لوگوهایی را دوست دارند یا چه رنگی مد نظرشان است، در نهایت یک طراحی دارید که شاید موقتاً جواب دهد اما در بلندمدت کار نخواهد کرد. البته باید ترجیحات آنها را هم در مورد سبک کار بدانید. اما به هر کدام از این ترجیحات باید از دید مخاطب آنها نگاه کنید. پس فراموش نکنید! هیچ وقت فرض نکنید، همیشه به مشتری گوش دهید و بپرسید چرا؟
درباره ریحانه نصیری
توی دانشگاه آیتی خوندم و به فضای وب و گرافیک خیلی علاقه دارم. به نظرم دنیای وب و گرافیک بیانتهاست و من تلاش میکنم سهمی توی نشون دادن بخشی از اون به شما داشتهباشم.
نوشته های بیشتر از ریحانه نصیری
دیدگاهتان را بنویسید