نقش فضای سفید یا فضای منفی در طراحی
فضای سفید یکی از اصطلاحاتی است که در طراحی گرافیک زیاد آن را می شنوید. فضای سفید که معمولاً با فضای منفی هم شناخته می شود، بخش هایی از کار شماست که دست نخورده باقی می ماند. یک برداشت اشتباه از این اصطلاح این است که فضای سفید همیشه به رنگ سفید است. به همین خاطر بیشتر اوقات آن را با نام فضای منفی بیان می کنند.
در این صفحه میخوانید:
چرا فضای سفید در طراحی مهم است؟
به این دلیل که تعادل بصری را حفظ می کنند. یکی از اولین قوانین گرافیک دیزاین این است که به گونه ای طراحی کنید که قابل خواندن باشد و المان پرت کننده حواس را حذف کنید. برای مخاطب خیلی سخت می شود که بخواهد پیغام شما را بین پراکندگی متون و المان گرافیکی درک کند.
به علاوه اینکه برای کمک به خوانایی طراحی، می توانید به گونه ای از فضای سفید استفاده کنید که بیننده را به سمت نقطه مشخصی از طرح هدایت کنید. یا حتی کمک کنید که نتیجه گیری مشخصی داشته باشد. خیلی از کسب و کارها از فضای منفی برا تحریک احساسات شما استفاده می کنند. به این صورت که طراح از فضای منفی برای هدایت شما به سمت خرید یک محصول یا خدمت استفاده کرده است بدون اینکه متوجه آن باشید. این ارتباط احساسی نتیجه یک طراحی بینظیر است. جایی که تعادل المان های گرافیکی و فضای منفی برقرار می شود.
چطور از فضای سفید در طراحی خود استفاده کنیم؟
راه های زیادی برای اضافه کردن فضای منفی به تصویر وجود دارد. اول اینکه سعی نکنید تمام بوم یا فضای طراحی خود را با متن یا اجزای گرافیکی پر کنید. تنها در این صورت است که در نهایت فضایی خالی خواهید داشت. این فضا می تواند شامل حاشیه اطراف کاغذ، فواصل بین اجزا و حتی فضاهای خالی دلخواه باشند.
اصطلاح فضای سفید به تنهایی خیلی کلی است. اما قطعا به این معنا نیست که شما باید تمام المان ها را پخش و پلا روی صفحه بریزید و فضاهای خالی بسازید. بلکه باید زمان و انرژی بگذارید تا چیدمان و لی آوت مناسبی به المان ها بدهید. می توانید با یک قالب آماده شروع کنید. برای مثال فضاهای دلخواه را با خط کش یا هر ابزار مرتب سازی دیگری که در برنامه گرافیکی خود دارید، مشخص کنید. سعی کنید فضاهای مثبت و منفی هم اندازه و تراز باشند.
به فضای منفی معنای بیشتری بدهید
به محض اینکه توانستید کمی فضاهای منفی کار را مدیریت کنید، به هدفمند کردن آن فکر کنید. یعنی از فضاهای سفید کار برای رساندن یک پیام مشخص یا ایجاد یک حس خاص در مخاطب استفاده کنید. چطور می توانید المان را بچینید تا حس هیجان را منتقل کنید؟ مثلا می شود متن های کوچکی در بالای صفحه داشت و بعد به تدریج سایز نوشته ها را بزرگتر کرد. یا جوری متون را چید که حس تعلیق را به مخاطب برساند. یا حتی هوشمندانه از فضای ممنفی استفاده کنید تا کنجکاوی وی را برانگیزید.
اینها مثال هایی بود از اینکه چطور فضاهای منفی تصویر خود را مدیریت کنید. مفهوم کلیدی استفاده به جا از فضاهای خالی و چیدمان صحیح المان های مختلف در صفحه است. به عنوان یک طراح خود را به چالش بکشید و بیرون از چارچوب های رایج فکر کنید. فرم های تازه را امتحان کنید یا حتی جایگزینی برای فضاهای منفی بسازید. بیننده چه احساسی از طرح شما می گیرد؟ فقط فضای سفید می تواند بگوید…
سپیده خسروآبادی – مدرس نرم افزارهای گرافیکی
درباره سپیده خسروآبادی
از بچگی به هنر و گرافیک علاقه داشتم. تو دانشگاه رشته تکنولوژی نرم افزار رو انتخاب کردم و کم کم به سمت گرافیک کامپیوتری کشیده شدم. حالا سالهاست که نرم افزارهای محبوب این حوزه رو تدریس میکنم و درباره گرافیک مینویسم. با کلیک روی دکمه زیر میتونید نوشته های من رو دنبال کنید.
نوشته های بیشتر از سپیده خسروآبادی
دیدگاهتان را بنویسید